برای مدیرانی که در پی موفقیت هستند - مجله کامپیوتر

به گزارش مجله کامپیوتر، چگونه مدیر پیروزی باشیم

یک مدیر پیروز باید بفهمد که در اطراف او چه می گذرد. باید از جزء جزء فعالیت هایی که تحت مدیریت او انجام می شوند، کاملا مطلع باشد: در قسمت های مختلف شرکت چه اتفاقی می افتد؟ چه فعالیت ها و تغییرات احتمالی جدیدی وجود دارند؟ در منظره رقابتی چه اتفاقاتی در حال رخ دادن هستند؟ بنابراین باید روی چنین سوالات کلیدی تمرکز کرد و تا حد امکان پاسخی مناسب برای آنها بیابد. باید هریک از این سوالات را آنالیز کند و بفهمد که چه باید کرد: هر یک از جزئیات به نوبه خود قابل اهمیت هستند و نباید از هیچ کدام از آنها غافل شد چراکه نادیده گرفتن یک مورد جزئی هم خطری است که قادر است به پیدایش مسئله ای بزرگ منجر گردد. با خبرنگاران همراه باشید تا بیشتر از این موضوع بداتیم.

یک مدیر باید در بعضی شرایط ریسک پذیر باشد و هیچ وقت هم از یاد گرفتن نکات تازه بازنایستد. او باید فعالیت تجاری خود را بسیار جدی بگیرد و به خود و توانایی هایش ایمان داشته باشد و اگر در شروع راه مدیریت است حتما از تجربه همراهان قدیمی تر بهره بگیرد و درکل ارتباط خوبی با سایر کارمندان داشته باشد. او قادر است از کارمندان بخواهد تا بازتاب عملکرد شرکت را از نظر خودشان آنالیز و به او اعلام نمایند. این نظرسنجی می تواند برای پیروزیت شرکت مفید و موثر باشد. یک مدیر هوشیار باید بر نحوه عملکرد کارکنان شرکت کاملا احاطه داشته باشد. در یک دنیای ایده آل کارمندانی که تازه استخدام می شوند باید قبلا آموزش کافی را برای شغل نو دیده باشند. اما همواره این گونه نیست و یک مدیر باید با آموزش مبانی اصولی حرفه تازه به این دسته از کارمندان آنها را مورد حمایت خود قرار دهد.

باید از آنها بخواهد که حتی در وظایف و مسائل کم اهمیت تر هم به برترین نحو نقش خود را ایفا نمایند. باید از آنها بخواهد که از قبل از خود سوال نمایند در موقعیت X چگونه عمل خواهند کرد. بنابرین می آموزند که نیازهای یک مدیر را در شرایط خاص پیش بینی نمایند. کارمندان باید چگونگی سازماندهی مناسب را بیاموزند و یک مدیر باید نحوه استفاده مناسب از وقت شان را چه در دفتر کارشان و چه خارج از آن به آنها آموزش دهد.

کارمندان یک شرکت قادرند موقعیت های پیچیده ای بوجود آورند. صرف نظر از اینکه شرکت کوچک یا بزرگ و وسیع باشد هر کارمند قادر است مسائلی ایجاد کند که هم رئیس و هم سایرکارمندان شرکت را در شرایطی سخت و فاجعه بار قرار دهد و یک مدیر کارآمد باید مطلع باشد چگونه با این مسائل رویه رو گردد.

هرچند گاهی اوقات هم مسائل کارمندان سطحی و ساده به نظر می رسند اما در هر صورت یک مدیر خوب نباید از آنها غافل گردد. به عنوان مثال وقتی یک شرکت توسعه می یابد معمولا نقش ها جابه جا می شوند و نقش های نوی بوجود می آیند که بتوانند در جهت کارآیی بیشتر در درون شرکت مفید باشند و توانایی شرکت را هم در برآورده کردن انتظارات مشتریان بالا ببرند. در این شرایط ممکن است کارمندی ارتقای سطح پیدا کند و همین مساله باعث بروز شایعات یا بوجود آمدن احساسات منفی و غیرقابل توجیه در سایر کارمندان گردد. در اینجا مدیر باید هرچه زودتر و قبل از اینکه این مساله به یک مشکل واقعی بدل گردد وارد عمل گردد واز بروز حاشیه جلوگیری کند و بعلاوه به هریک از پرسنل هم وقت کافی را برای وفق دادن خود با شرایط و نقش نو بدهد.

مساله دیگری که شاید از طرف بعضی مدیران زیاد مورد توجه قرار نگیرد عدم رعایت ظاهر مناسب و نظم کارمندان است. یک کارمند امکان دارد به آراستگی موهایش یا مدل پوشش خود اهمیت ندهد و نوع پوشش اش مناسب جایگاهش نباشد. برای برطرف چنین مسائلی باید کارمند را به صورت خصوصی فرابخوانید و بدون ارائه قضاوت منفی نسبت به او از او درخواست کنید این موارد را اصلاح کند. به این صورت به کارمندان نشان می دهید که جدیت در تمام زمینه های فردی و تیمی برای شما بسیار اهمیت دارد.

وجود همکاری بین کارمندان در دفتر کارشان لازم است اما متاسفانه ممکن است بعضی از کارکنان در این شرایط به برقراری ارتباطی سطحی و استفاده از ادبیاتی بسیار غیررسمی و نامناسب با شرایط کاری مبادرت ورزند که باید حتما با آن برخورد گردد چرا که حتما در بازدهی آنها و در نهایت در بازدهی کلی شرکت تاثیر منفی خواهد گذاشت. به هر جهت وقتی که مدیر به درک درستی از آنچه که در شرکت در حال روی دادن است رسید و پیروز به شناسایی مسائلی شد که فرایند پیروزیت شرکت را به خطر می اندازند باید طرحی را برای برطرف این مسائل برنامه ریزی کند و بفهمد که قدم های بعدی برای یک برنامه ریزی و سازماندهی اصولی که شامل کوچک ترین جزئیات باشد، مشمول کدام موارد می گردد، حتی شاید لازم باشد که برای یک طرح ایده آل از حضور یک متخصص بهره مند ببرید.